مدیریت بحران به اختصار در سه مرحله زیر بیان می شود:
1 – مرحله پیش از بحران:
_ تعریف حدود و شرایط وضعیت تعادل و طبیعی
_ تعریف حدود و شرایط وضعیت بحران(خروج از حالت نرمال)
_ شناسایی و تعریف عوامل پیدایش وضعیت بحران
_ شناسایی و انجام دادن اقدامات لازم برای پیشگیری از وقوع بحران
_ انجام دادن اقدامات لازم به منظور فراهم کردن شرایط لازم برای مقابله با وضعیت بحرانی(تعیین فرماندهی واحد _ تعیین وظایف و مسئولیت ها – آموزش و آگاهی بخشی و .)
2 _ مرحله حین بحران:
_ بررسی، تشخیص و تعریف عوامل ایجاد کننده شرایط بحرانی
_ برنامه ریزی و اقدام برای کنترل عوامل بحران زا
_ وارد عمل شدن گروه ها و واحدهای سازمانی مرتبط برای کنترل عوامل بحران زا
_ تشخیص و اعلام امکانات لازم به سازمان های ذیربط برای تهیه و ارسال به منطقه بحران زده
_ اطلاع رسانی دقیق و به موقع به کسانی که از بحران متاثر شده اند یا می توانند در کاهش اثرات بحران کمک کنند
3 _ مرحله پس از بحران
_ برنامه ریزی و اقدام برای بازگرداندن شرایط بحرانی به وضعیت تعادل
_ ارزیابی و بازنگری در اقدامات مرحله پیش از بحران با توجه به تجربیات جدید کسب شده
_ ارزیابی و بازنگری در اقدامات مرحله حین بحران با توجه به تجربیات جدید کسب شده
_ تشویق و قدردانی از اقدامات افراد و واحدهای سازمانی موثر در کنترل شرایط بحران
چگونه در محل کار تبدیل به فردی مهم شویم؟
تا به حال دقت کرده اید که برخی از افراد درمحل کار محبوب تر و موفق تر هستند به نظر شما رمز موفقیت این افراد چیست و چرا می توانند جلسات کاری را به نفع خود تغییر دهند؟
گاهی می توان با چند راهکار رفتاری ساده در محل کار به فردی مقتدر و در عین حال محبوب و مهم تبدیل شد:
_اطلاعات شغلی خود را به روز کنید
_خوش مشرب ولی مودب باشید
_به حقوق همکاران خود احترام بگذارید
_پشت همکاران خود بایستید
_با دانش صحبت کنید
_به ظاهر خود اهمیت دهید
_منظم سر کار حاضر شوید
_به کار گروهی احترام بگذارید
_برنامه ریزی و جدول کاری داشته باشید
_به همکاران جدید خود مشاوره دهید
_به همکاران قدیمی احترام بگذارید
منبع: سایت انتخاب
فنلاند به دلیل اصلاحات متعدد در نظام آموزشی، شناخته شده است. این کشور با بهره گیری از رویه های معقول و محیط های آموزشی جامع که هدف برابری آموزشی را جایگزین شناسایی برترین ها می کنند، نظامی آموزشی برقرار کرده که به عنوان یکی از کارآمدترین ها تلقی می شود.
به گزارش ایرنا، عوامل مختلفی در دستاوردهای نظام آموزشی فنلاند نقش دارند که حاصل تجربه، آموزش و اصلاحات متعدد است. بررسی ها نشان می دهد که 10 عامل مهم موجب پیشی گرفتن نظام آموزشی این کشور از سایر کشورها و موفقیت آن در دستیابی به اهداف شده است.
1- استفاده نکردن از آزمون های
استاندارد
فنلاند از آزمون های استاندارد استفاده نمی کند. تنها استثنای این رویه آزمونی
موسوم به National
Matriculation Exam است که یک آزمون داوطلبانه در دوره دبیرستان محسوب می شود. آزمون
های استاندارد که گاهی به صورت آزمون های چهار گزینه ای نیز برگزار می شوند،
امتحاناتی هستند که در آنها تمام داوطلبان در شرایط یکسان برای پاسخگویی به سوالات
قرار می گیرند و تقریبا همه چیز از قبل مهیا است. تمام دانش آموزان فنلاندی بر
اساس یک سیستم نمره دهی اختصاصی سنجیده می شوند که توسط معلم آن ها تدوین شده است.
2- عدم پاسخگویی معلم ها
در فنلاند تمام معلم ها باید مدرک کارشناسی ارشد در رشته مربوطه داشته باشند تا
بتوانند به عنوان معلم مشغول به کار شوند. دوره های تربیت معلم یکی از سخت ترین و
دقیق ترین دوره های آموزشی در کشور محسوب می شوند. همچنین هیچ سیستمی در فنلاند
برای ارزیابی عملکرد معلم ها وجود ندارد. در واقع به زعم مسئولین بلندپایه آموزش
در این کشور، پاسخگویی زمانی لازم است که احساس مسئولیت کمرنگ می شوند و نظام
آموزشی فنلاند مانع این امر است.
3- تاکید بر همکاری به جای رقابت
در فنلاند فهرست برترین مدارس وجود ندارد و محیط آموزشی این کشور جای رقابت نیست،
بلکه در آن همکاری رواج دارد.
4- اولویت داشتن اصول
سال ها قبل نظام آموزشی فنلاند نیازمند اصلاحات ساختاری بود. برنامه ای که برای
این منظور تدوین شد، شامل بازگشت به اصول بود. هدف این اصلاحات دستیابی به نمرات
عالی یا بالابردن سطح نمرات نبود، بلکه ایجاد محیط و امکانات آموزشی برابر برای
همه بود. از دهه 1980 میلادی اصول زیر در نظام آموزشی فنلاند جایگاه ویژه ای یافت:
- آموزش، ابزاری برای تعدیل نابرابری اجتماعی است
- تهیه غذای رایگان برای تمام دانش آموزان
- تسهیل دسترسی دانش آموزان به خدمات پزشکی
- ارائه مشاوره فیزیولوژیکی
- راهنمایی اختصاصی فردی
کار فردی در یک محیط عمومی عادلانه، روش آموزش فنلاندی ها است.
5- شروع مدرسه در سن بالاتر
فنلاندی ها در مقایسه با بسیاری از کشورهای صنعتی دیرتر به مدرسه می روند. سن شروع
مدرسه در این کشور 7 سالگی است. دوره آموزش اجباری در این کشور 9 سال است و پس از
کلاس نهم یا 16 سالگی، ادامه تحصیل به تصمیم شخصی نوجوانان بستگی دارد.
6- ارائه پیشنهادات شغلی به جای رفتن به دانشگاه
در فنلاند پس از دوره دبیرستان یک دوره آموزشی سه ساله وجود دارد که دانش آموزان
را برای رفتن به دانشگاه آماده می کند. اما دانش آموزانی که مایل به ادامه تحصیل
در دانشگاه نیستند، می توانند وارد یک دوره سه ساله حرفه ای شوند که آن ها را برای
مشاغل مختلف آماده می کند.
7- خواب بیشتر
بر اساس تحقیقات اخیر، زود بیدار شدن برای سلامت دانش آموزان مضر است. به همین علت
دانش آموزان فنلاندی اولین کلاس درس را حدود ساعت 9 تا 9:45 صبح آغاز می کنند و
بین ساعت 2 تا 2:45 بعد از ظهر مدارس این کشور تعطیل می شوند. ساعات تدریس مدارس
طولانی تر و مدت زمان استراحت بین کلاس ها نیز بیشتر است.
8- تدریس توسط یک معلم
تعداد معلم ها و دانش آموزان در فنلاند کمتر از سایر کشورها است. معمولا دانش
آموزان فنلاندی حدود شش سال تحصیلی را با یک معلم سپری می کنند. در این دوران معلم
جایگاه یک مربی همراه یا یکی از اعضای خانواده را به دست می آورد. بدین ترتیب
اعتماد دوجانبه و پیوندی برقرار می شود که بر اساس آن هردو طرف یکدیگر را به خوبی
می شناسند و به هم احترام می گذارند.
9- فضای آرام تر
در مدارس فنلاند استرس کمتری وجود دارد، گروه بندی های غیرضروری حذف شده است و
دانش آموزان توجه بیشتری از مسئولین مدرسه دریافت می کنند. دانش آموزان زمان های
مختلفی را برای خوردن، فعالیت های خلاقانه و آرامش در اختیار دارند. در طول روز
بازه های زمانی 15 تا 20 دقیقه ای برای بلند شدن، نرمش و هواخوری دانش آموزان پیش
بینی شده است. برای معلم ها نیز اتاق هایی در نظر گرفته شده است تا در آن استراحت
کنند و با سایرین روابط اجتماعی داشته باشند.
10- کاهش تکالیف و فعالیت های خارج از مدرسه
میزان تکالیف و فعالیت های خارج از مدرسه در فنلاند از هر جای دیگر جهان کمتر است.
دانش آموزان این کشور هرشب تنها نیم ساعت را صرف انجام امور مربوط به مدرسه می
کنند. این دانش آموزان تمام دانش لازم را بدون نیاز به تحمل استرس ناشی از تلاش
برای بهترین بودن، در محیط مدرسه می آموزند و بدون نگرانی درباره نمرات می توانند
به عنوان یک انسان آموزش ببینند و رشد کنند.
منبع: http://www.asriran.com/
مفهوم بازی برد - برد
اصل در بازی برد- برد، توافق است. یعنی هر دو طرف بتوانند به منافع مد نظر دسترسی پیدا کنند. البته همه آن منافع هم قابل دسترسی نیست. لازمه بازی برد- برد این است که بپذیریم طرف مقابلی هم وجود دارد و آن طرف هم چنین اهدافی را دنبال می کنند. ما مجبور هستیم برای اینکه مذاکره کنیم به اهداف آنها هم توجه کنیم. متاسفانه بازی برد - برد در کشور ما خوب تعریف نشده است.
این نوع بازی، بدین معنا است؛ که سعی دو طرف مذاکره، تببین مواضع، فهم مواضع، نزدیک کردن مواضع و نهایی کردن توافق است. در بازی برد- برد نتیجه صد درصدی معنا ندارد. برد می تواند در بازه های مختلف باشد. برد نسبی است نه مطلق. بنابراین دو طرف مذاکراتی سعی می کنند میزان امتیازات خود را به حداکثر برسانند.
منبع: http://www.tabnak.ir
تفاوت مذاکره و مناظره در چیست؟
بسیار پیش میآید که در حوزه مذاکره، بسیاری از کلمات و واژهها را با بیدقتی به جای هم به کار میبریم. «مذاکره» و «مناظره» دو مورد از این واژهها هستند. بعضی از مردم، مناظره را مصداقی از مذاکره میدانند و گروه دیگری هم که کمی تخصصیتر نگاه میکنند، فکر میکنند که «مناظره» همان «مذاکره رقابتی» است و با مدل «برد-باخت» انجام میشود.
اما از لحاظ علمی، «مذاکره» و «مناظره» تفاوتهای جدی با هم دارند و همین تفاوتها باعث میشود که ابزارها و مدل ذهنی مورد استفاده در یکی، در دیگری قابل استفاده نباشد. در اینجا به برخی از مهمترین این تفاوتها اشاره میکنیم:
اولین تفاوت مهم مذاکره و مناظره در این است که مذاکره با طرح یک «موضع اولیه» شروع میشود و هر دو طرف میدانند که قرار است از این «موضع» عقب نشینی شود. فروشنده میداند که تخفیف خواهد داد و خریدار هم میداند که بیشتر از رقمی که الان اعلام میکند خواهد پرداخت. زن میداند که واقعاً قرار نیست جدا شود و طلاق بگیرد و مرد هم میداند که واقعاً همه چیز در زندگی آنها خوب نیست. موضعگیری اولیه انجام میشود و سپس طرفین بر اساس خواسته واقعی و منافعشان، آن را در روند مذاکره و گفتگو تعدیل میکنند. این در حالی است که در مناظره، «رفتهایم که موضع اولیه خود را اثبات کنیم». هر نوع عقبنشینی از نخستین حرفمان در مناظره، یک باخت جدی محسوب میشود.
در مذاکره، بسیاری از اوقات خودمان هم نمیدانیم که نتیجه مطلوب مورد رضایت طرفین چیست. به همین دلیل، میرویم که راه حلی را بیابیم که تا حد امکان، منافع دو طرف را تامین کند. اما در مناظره، «نتیجه مطلوب» و «نتیجه نامطلوب» مشخص است. به عبارت دیگر، «مذاکره بیشتر شبیه یک جلسه حل مسئله است» اما مناظره، جلسه «بیان پاسخ مطلوب» است.
مناظره، با شروع جلسه مناظره آغاز و با پایان جلسه مناظره تمام میشود و برنده و بازنده آن مشخص است. اما مذاکره، حتی قبل از ورود به جلسه، به صورت غیررسمی شروع میشود و پایان مشخصی هم ندارد. برنده و بازنده بودن در مذاکره هم ممکن است ساعتها بعد، روزها بعد و حتی سالها بعد مشخص شود. دو شرکت که امروز برای ادغام مذاکره میکنند و هر دو خوشحال هستند و احساس میکنند مذاکره موفقی داشتهاند، ممکن است چند سال بعد متوجه شوند که مذاکره موفقی نداشتهاند و بسیاری از فاکتورها و موضوعات را در توافق خود در نظر نگرفتهاند. در حالی که در یک مناظره ی یا فرهنگی، قضاوت در مورد نتیجه مناظره بلافاصله پس از پایان جلسه، امکانپذیر است.
قضاوت در مورد مناظره کاملاً بیرونی است و توسط «ناظران بیرونی» مشخص میشود. اگر جمع کثیری از مشاهدهکنندگان مناظره به این نتیجه برسند که یکی از طرفین، در مناظره شکست خورده است، آن فرد نمیتواند بگوید: «نه شما نمیدانید! من میدانم که برنده این مناظره بودم!». اما قضاوت در مورد مذاکره کاملاً درونی است. هیچکس غیر از خود شما نمیداند که برنده هستید یا بازنده. ممکن است بسیاری از کسانی که از نتیجه مذاکره مطلع میشوند شما را برنده بدانند و شما خود بدانید که بسیار باختهاید. یا بالعکس، آنها که نتیجه مذاکره را میبینند و میشنوند یا حتی شاهد جلسه مذاکره هستند، شما را بازنده بدانند و شما بدانید که مذاکره موفقی را انجام دادهاید. جالب اینجاست که مذاکرهکنندگان حرفهای، تمایل خاصی ندارند که خود را برنده یا موفق نشان دهند. آنها به نتیجهای که میخواهند فکر میکنند و خوب آموختهاند که مقاومت بیرونی، در برابر «برندهای که بازنده به نظر میآید» بسیار کمتر از کسی است که برد خود را به رخ دیگران میکشد.
همه تفاوتهای بالا، باعث میشود که در مذاکره نقش منطق پررنگتر و در مناظره نقش «توانایی مدیریت احساسات خود و طرف مقابل» تعیین کنندهتر باشد.
منبع: https://motamem.org
پنج خصوصیت برای مدیران خوب و شایسته
راسل اکاف استاد رشته مدیریت دانشگاه پنسیلوانیا، پنج خصوصیت برای مدیران خوب و شایسته قایل است که در زبان انگلیسی همه این پنج خصوصیت با حرف c شروع می شوند و عبارتند از: 1 - شایستگی competence 2 – قدرت ارتباط برقرار کردن communicativeness 3 – علاقه مند بودن(احساس مسوولیت) concern 4 – شجاعت courage 5 – خلاقیت یا آفرینندگی creativity.
منبع: فریبا لطفی – ماهنامه تدبیر – گزارشی از یک تحقیق(مدیران مالی و ریسک پذیری).
تعریف مدیریت از نگاه نگارنده:
مدیریت عبارت است از فرآیند کمک به فراهم شدن شرایط و امکانات لازم با نگاهی سیستمی و عملی اقتضایی برای تحقق کمال سازمانی در سایه تحقق اهداف کارکنان، سازمان و راهبردها از طریق مشارکت افراد در تصمیم سازی و تصمیم گیری و کار کردن با آنها و برانگیختن ایشان به انجام دادن کار بهره ور.
انتقاد سازنده
به نظر می رسد یک انتقاد سازنده بایستی دارای سه ویژگی زیر باشد:
1- بیان جنبه های مثبت یک عملکرد،
2 - اشاره به جنبه های منفی آن عملکرد،
3 - و ارایه راه حل های عملی(با در نظر داشتن کارایی و اثربخشی) برای افزایش جنبه های مثبت و کاهش جنبه های منفی عملکرد مورد نقد.
حسین حیدری تبار
اولویت نگاه به باشد تا به (6)
158 - اولویت نگاهت به استفاده از مدیران برون سازمانی(در هنگام وجود تعارض در داخل سازمان) باشد تا به انتصاب نیروهای درون سازمان
159 - اولویت نگاهت به مزیت رقابتی باشد تا به صادرات
160 – اولویت نگاهت به یادگیری از مشتریان ناراضی باشد تا به مشتریان راضی
161 – اولویت نگاهت به آمادگی برای رویارویی با چالش های آینده باشد تا سرمست شدن از موفقیت های گذشته
162 – اولویت نگاهت به خوب اجرا شدن ایده خوب باشد نه داشتن ایده خوب
163 – اولویت نگاهت به استخدام استعدادهای برتر باشد نه نیروی انسانی بیشتر
164 – اولویت نگاهت به ساده کردن کارها باشد نه پیچیده تر یا ساده تر کردن کارها
165 – اولویت نگاهت به رشد و یشرفت مداوم باشد نه مقطعی
166 – اولویت نگاهت روی چیزهایی باشد که مشتریانت نیاز دارند نه ذوق و سلیقه کارکنانت
167 – اولویت نگاهت به مشتریانت باشد تا به رقبا
168 – اولویت نگاهت به ارایه یادداشت و بحث کردن پیرامون آن باشد تا نمایش اسلاید(پاورپوینت)
169 – اولویت نگاهت به تغییر تدریجی مسیر باشد نه دفعی
170 – اولویت نگاهت به توزیع خوب محصول باشد تا داشتن یک محصول خوب
171 – اولویت نگاهت به اولین استخدام هایت باشد تا افراد استخدامی بعدی
172 – اولویت نگاهت به یادگیری مادام العمر باشد تا آموزش رسمی و مقطعی
173 – اولویت نگاهت به تولید کالا یا ارایه خدمتی باشد که نیازی از مشتریان رفع کند تا کسب ثروت
174 – اولویت نگاهت به تولید محصول خوب باشد تا تبلیغ آن
11 قانون اصلی برای ارتباطات انسانی
منبع: www.mardoman.net
53 اصل تصمیم گیری:(۲)
اصل 28 : تصمیم غلط بهتر از تصمیم نگرفتن است.
اصل 29 : 80 درصد ویا حتی کمتر اطلاعات مورد نیاز را فراهم کنید و دست به اقدام بزنید.
اصل 30 : تصمیم گیری همیشه با ریسک همراه است این واقعیت را بپذیرید.
اصل 31 : تصمیم نگرفتن خود یک تصمیم است.
اصل 32 : دو مغز همیشه بهتر از یک مغز نیست.
اصل 33 : از تعارض سازنده استفاده کنید.
اصل 34 : انسانهایی تیز هوش تر از خودتان را در اطرافتان گرد آورید.
اصل 35 : نقش های مربوط به تصمیم گیری را صریحا تعیین کنید.
اصل 36 : خود را از زندان دوگانگی رها کنید.
اصل 37 : گاهی اوقات کمی آدرنالین هم خوب است.
اصل 38 : به تاثیر احساسات توجه داشته باشید.
اصل 39 : مراقب میان بر های جذاب باشید.
اصل 40 : کاری نکنید که دوست نداشته باشید دیگران آن را در رومه و اینترنت بخوانند.
اصل 41 : نمی توانید از نگاه تیز بین مردم بگریزید.
اصل 42 : برای اینکه بفهمید به کجا می روید ببینید در کجا ایستاده اید.
اصل 43 : اجازه ندهید قدرت و خودخواهی شما را از اقدام صحیح باز دارد.
اصل 44 : هزینه های شکست را کاهش دهید.
اصل 45 : تصمیم های بزرگ را به تعدادی تصمیم کوچک تفکیک کنید.
اصل 46 : آچار و پیچ گوشتی ها را برداشته اید؟
اصل 47 : نگاهتان باید به افق های دور باشد.
اصل 48 : اگر با اعتقاد کامل تصمیم بگیرید تصمیم تان به واقعیت بدل می شود.
اصل 49 : کمی حس شوخ طبعی داشته باشید.
اصل 50 : با هر تصمیم چیز های زیادی از دست می دهید.
اصل 51 : توانایی های فکری خود را توسعه دهید.
اصل 52 : نسبت به تصمیم خود متعصب نباشید.
اصل 53 : به گذشته خیره نشوید.
منبع : 53 اصل تصمیم گیری – نویسنده روبرت گانتر – مترجم محمدرضا شعبانعلی
53 اصل تصمیم گیری:(1)
اصل 1 : قبل از تصمیم گیری های مهم کمی بخوابید.
اصل 2 : آزاد بودن ذهن و تمرکز, کمک بزرگی برای تصمیم گیری است.
اصل 3 : از مشکل فاصله بگیرید.
اصل 4 : از دنیای واقعی فاصله نگیرید.
اصل 5 : از یک فرآیند سیستماتیک استفاده کنید.
اصل 6 : شیوه تصمیم گیری خود را بشناسید.
اصل 7 : برای اینکه تصمیم گیرنده خوبی باشی ، باید تصمیم های اشتباه بسیاری بگیرید.
اصل 8 : از اشتباه های خود درس بگیرید.
اصل 9 : آموزش در آستانه خطر.
اصل 10 : از تصمیم گیری های دیگران درس بگیرید.
اصل 11 : نتایج حاصل از تصمیم گیری ها ، معیار خوبی برای قضاوت در مورد آنها نیستند.
اصل 12 : برای برگشت از قطب هم فکر بکنید.
اصل 13 : دام های تصمیم گیری را بشناسید.
اصل 14 : درباره « از دست دادن » و « به دست آوردن».
اصل 15 : گاهی یک غول را نمی بینیم.
اصل 16 : فقط چیزی را می بینید که در پی آن هستید.
اصل 17 : استعداد و توانایی شما آن قدر هم که فکر می کنید زیاد نیست.
اصل 18 : نگاه شما به دنیا ، بستگی به این دارد که از کدام سیاره آمده باشید.
اصل 19 : چارچوب فکری خود را به مسئله تحمیل نکنید.
اصل 20 : متفاوت بودن همیشه مزیت نیست.
اصل 21 : عصاره دانسته هایتان را استخراج کرده و بر اساس آن عمل کنید.
اصل 22 : تصمیم های شما ،تصاویر منفرد نیستند ، بلکه همچون فیلم هستند.
اصل 23 : شما در یک جزیره منفرد تصمیم نمی گیرید.
اصل 24 : در مسیر جاده مورد نظرتان ، یک شهر بسازید.
اصل 25 : به سگ هایی که پارس نمی کنند هم توجه کنید.
اصل 26 : «واقعیت ها » ، «واقعیت محض » نیستند.
اصل 27 : قدرت شهود را فراموش نکنید.
دامهای تصمیم گیری
روسو برخی از دامهای تصمیم گیری را به شرح زیر فهرست کرده است :
* مشغول شدن به حل مسئله اشتباه به دلیل چارچوب فکری نامناسب
* اعتماد به نفس بیش از حد در مورد توانایی قضاوت خود
* عکس العمل شدید نشان دادن به جای استفاده از روش های سیستماتیک
* تفسیر نادرست نتایج تصمیم گیری گذشته و دریافت بازخوردهای اشتباه
* تفسیر نادرست نتایج تصمیم گیری گذشته و دریافت بازخوردهای اشتباه
* عدم توجه به نتایج ناشی از تصمیم گیری های قبلی و نداشتن یادگیری
منبع: کتاب 53 اصل تصمیم گیری
101 نکته کاربردی در ارﺗﺒﺎط ﻣﺆﺛﺮ
1 - ﺷﺮﺖ را ﺑﻪ ﺑﻬﺴﺎزی ﻠﻪ اﻧﻮاع ارﺗﺒﺎط ﺗﺸﻮﻖ ﻨﺪ
2 - ﺑﻪ اﻦ ﻧﺘﻪ ﺗﻮﺟﻪ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻪ ﺴﺎﻧ ﻪ ﺧﻮب ارﺗﺒﺎط ﺑﺮﻗﺮار ﻣﻨﻨﺪ ﻣﻌﻤﻮﻻً ﻣﺪﺮان ﺧﻠ ﺑﻬﺘﺮی ﻣ ﺷﻮﻧﺪ 3 - ﻫﻨﺎم ﺗﻼش ﺑﺮای ﻏﻠﺒﻪ ﺑﺮ ﻣﻮاﻧﻊ ﻃﺮف ﻣﻘﺎﺑﻞ، ﻟﺤﻦ اﻧﺘﻘﺎدی ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ 4 - رﺳﺎﻧﻪﺧﻮد را ﺑﻪ دﻗﺖ ﺑﺎ ﺎم ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ ﻫﻤﺎﻫﻨ ﻨﺪ
5 - ﻫﺮ ﺟﺎ ﻪ ﻣﻤﻦ اﺳﺖ از ﺗﺼﺎوﺮ ﺑﺮای ﺑﺮﻗﺮاری ارﺗﺒﺎط اﺳﺘﻔﺎده ﻨﺪ
6- ﻫﻨﺎم اﺴﺘﺎدن در ﻨﺎر دﺮان ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺷﺨﺼ ﻣﺘﺮی را ﺑﺎ وی رﻋﺎﺖ ﻨﺪ 7 - اﺮ دﻟﺸﻮره و ﻧﺮاﻧ دارﺪ، ﻧﻔﺲ آﻫﺴﺘﻪ و ﻋﻤﻖ ﺑﺸﺪ ﺗﺎ آرام ﺷﻮﺪ 8- اﺮ ﻧﻤداﻧﺪ در ﺧﺎرج از ﺸﻮر ﻮﻧﻪ ﺑﺎﺪ رﻓﺘﺎر ﻨﺪ از اﻓﺮد ﻣﺤﻠ راﻫﻨﻤﺎ ﺑﺮﺪ
9 - مراقب ﺑﺎﺷﺪ ﻬﺮه ﺷﻤﺎ ﻧﺎﺧﻮاﺳﺘﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﺧﺼﻤﺎﻧﻪ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ 10 - ﺳﺮی اﻤﺎ و اﺷﺎرات را ﺟﻠﻮی آﻨﻪ ﺑﺎ ﺧﻮد ﺗﻤﺮﻦ ﻨﺪ و ﺑﺒﻨﺪ ﺪام از آﻧﻬﺎ ﺑﺮای ﺷﻤﺎ ﻃﺒﻌ ﺗﺮ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣ رﺳﻨﺪ
11 - اﺮ ﺳﺆال ﺧﻮدرا درﺳﺖ ﻣﻄﺮح ﻨﺪ، ﺟﻮاب درﺳﺖ ﺧﻮاﻫﺪ ﺮﻓﺖ 12 - اﺮ ﻓﺮدی ﻣﻮﻗﻊ ﺻﺤﺒﺖ اﻋﺘﻤﺎد ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﻧﺪارد، ﺳﻮت ﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺻﺤﺒﺖ ﺮدن ﺗﺸﻮﻖ ﺷﻮد
13 – ﺑﺒﻨﺪ ﻪ ﻣﻮﺪ، ﻧﺒﻨﺪ ﻪ ﻣ ﻮﺪ
14 – با ﻓﺮ ﺑﺎز ﺑﺎ ﺻﺤﺒﺖﻫﺎی اﻓﺮاد ﺑﺮﺧﻮرد ﻨﺪ 15 - ﺑﺮای ﺟﻠﻮﺮی از ﻫﺮ ﻮﻧﻪ ﺳﻮءﺗﻔﺎﻫﻢ ﻫﺮ ﻪ ﺳﺮﻊ ﺗﺮ ﻗﻮلﻫﺎی داده ﺷﺪه را ﻣﺘﻮب ﻨﺪ
16 – اگر مﺧﻮاﻫﺪ ﺎﺳﺦ ﻣﺸﺨﺺ ﺑﺸﻨﻮﺪ، ﺳﻮال ﺧﻮد را ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻄﺮح ﻨﺪ 17 - از ﺳﺆاﻻت ﺑﺎز ﺎﺳﺦ اﺳﺘﻔﺎده ﻨﺪ. ا ین ﻗﺒﻞ ﺳﺆاﻻت ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻨﺶ ﺧﻮﺑ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺷﺨﺼﺖ ﻃﺮف ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻣدﻫﻨﺪ، ﺑﻠﻪ او را ﺑﻪ ﺎﺳﺦ دادن ﺗﺸﻮﻖ ﻣﻨﻨد
18 - ﻗﺒﻞ از ﺷﺮوع ﺟﻠﺴﻪ ﻓﻬﺮﺳﺘ از ﺳﺆاﻻت ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ ﺗﻬﻪ ﻨﺪ 19 - زﻣﺎﻧ ﻪ ﻣﺧﻮاﻫﺪ درﺑﺎره ﺳﺆال ﺑﻌﺪی ﺧﻮد ﻓﺮ ﻨﺪ از ﻣﺚ ﺮدن واﻫﻤﻪ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷد
20 - ﺑﺮای اﺠﺎد ﻣﺤﻄ ﺮم و دوﺳﺘﺎﻧﻪ ﺗﺎ آﻧﺠﺎ ﻪ ﻣﻤﻦ اﺳﺖ ﺑﺎ ﺗﻦ ﺻﺪای ﻃﺒﻌ و ﻋﺎدی ﺻﺤﺒﺖ ﻨﺪ 21 – برای تقویت حافظه از تداعی معانی - ﺑﻪ وه ﺗﺪاﻋ ﻫﺎی ﺟﺎﻟﺐ - اﺳﺘﻔﺎده ﻨﺪ
22 - ﻫﻨﺎم ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺷﺮاﻂ ﻓﺰ ( از ﻗﺒﻞ ﻧﻮر، دﻣﺎ، و ﻏﺮه) ﺑﺎﺪ ﺎﻣﻼً ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎﺷﻨﺪ 23 - ﺎدداﺷﺖﻫﺎی ﺧﻮد را زﻣﺎﻧ ﻪ ﻫﻨﻮز ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺛﺒﺖ ﺷﺪه در ذﻫﻨﺘﺎن ﺗﺎزه اﺳﺖ، ﻣﺮور ﻨﺪ
24 - اﺑﺘﺪا ﻣﺘﻮن داﺧﻞ ﺘﺎب را ﻋﻼﻣﺖ ﺬاری و ﺳﺲ ﺎدداﺷﺖ برداری کنید
25 - ﻧﻘﺸﻪ ذﻫﻨ را ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از رﻧ وﺗﺼﻮﺮ ﺑﻪ اﺛﺮ ﻫﻨﺮی زﺒﺎ تبدیل کنید
26 - نکات کلیدی را با قلم ﺷﺒﺮﻧ ﻣﺸﺨﺺ ﻨﺪ 27 - ﻫﻤﺸﻪ ﻫﻨﺎم ﺳﻼم ﺎ ﺧﺪاﺣﺎﻓﻈ از ﺟﺎی ﺧﻮد ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮﺪ. در اﻦ ﻣﻮاﻗﻊ درﺟﺎی ﺧﻮد ﻧﺸﺴﺘﻦ ﺑﻪ ﻧﻮﻋ ﺑ ادﺑ ﻣﺤﺴﻮب ﻣ ﺷﻮد
28 - زﻣﺎﻧ ﻪ ﺑﺎزﺧﻮرد ﻣﺜﺒﺖ ﻣدﻫﺪ، دﻻﻞ ﺗﻌﺮﻒ و ﺗﻤﺠﺪ ﺧﻮد را ﺑﺎن ﻨﺪ 29 - ﺑﺬارﺪ ﺎرﻨﺎن از ﺗﻼش ﺷﻤﺎ ﺑﺮای اﻧﺘﻘﺎل اﻃﻼﻋﺎت ﺑﺎﺧﺒﺮ ﺑﺎﺷﻨد
30 - اﺮ در ﻣﻮرد اﻧﺘﻘﺎل دادن ﺎ ﻧﺪادن اﻃﻼﻋﺎت درﺎﻓﺘ ﺑﻪ دﺮان ﺑﺮ ﺳﺮ دو راﻫ ﻣﺎﻧﺪﺪ، ﺑﻬﺘﺮ اﺳﺖ ﺰﻨﻪ اول را اﻧﺘﺨﺎب ﻨﺪ
31 - وﻗﺖ ﺧﻮد را ﺑﺎ ﺴﺎﻧ ﻪ ﻧﻤﺧﻮاﻫﻨﺪ ﻣﻨﻈﻮر ﺷﻤﺎ را ﺑﻔﻬﻤﻨﺪ ﺗﻠﻒ ﻧﻨﺪ 32 - روی ﻣﺰ ﺎر ﺧﻮد ﺳﺎﻋﺖ ﺑﺬارﺪ ﺗﺎ ﺑﺪاﻧﺪ ﻪ ﻣﺪت از وﻗﺖ ﺧﻮد را ﺻﺮف ﺻﺤﺒﺖ ﺑﺎ ﺗﻠﻔﻦ ﻣ ﻨﺪ 33 - ﺑﺮای اﻓﺰاﺶ اﺛﺮﺑﺨﺸ از ﺳﺮوﺲﻫﺎی وه از ﻗﺒﻞ «اﻧﺘﻈﺎر ﺸﺖ ﺧﻂ» اﺳﺘﻔﺎده ﻨﺪ 34 - وﻗﺘ ﺑﻪ ﺴ ﻗﻮل ﻣدﻫﺪ ﺑﻌﺪاً ﺑﺎ او ﺗﻤﺎس ﻣﺮﺪ، ﺣﺘﻤﺎً این کار را انجام دهید
101 نکته کاربردی در ارﺗﺒﺎط ﻣﺆﺛﺮ (3)
68 - اﻋﻀﺎی ﺗﻢ ﻣﺬاﺮه را از ﺑﻦ ﺗﻬﺎی ﺷﺨﺼﺘ ذاﺗﺎً ﻣﺘﻔﺎوت اﻧﺘﺨﺎب ﻨﺪ 69 - در ﻣﻮرد ﻧﺘﺠﻪ ﻣﻄﻠﻮب و ﻧﺤﻮه رﺳﺪن ﺑﻪ آن ﺑﻪ دﻗﺖ ﻓﺮ ﻨﺪ 70 - اﻃﻼﻋﺎت ﺳﻮدﻣﻨﺪ را ﺑﺎ ﺗﺎﻣﻦ ﻨﻨﺪﺎن ﻣﺒﺎدﻟﻪ ﻨﺪ. ﻣﻤﻦ اﺳﺖ در ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﺑﻬﺘﺮی را اﻧﺠﺎم دﻫﺪ 71 - ﺑﻪ ﺎد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻪ اﺜﺮ اﻋﺘﺼﺎﺑﺎت ﺎرﻨﺎن ﺑﻪ دﻟﻞ ﻋﺪم ﺮداﺧﺖ ﺣﻘﻮق و دﺳﺘﻤﺰد اﺳﺖ
72 - رﺣﻢ ﻧﻨﺪ! ﻠﻪ ﻠﻤﺎت ﻏﺮ ﺿﺮوری را از ﺰارش ﺧﻮد ﺣﺬف ﻨﺪ 73 - ﺰارشﻫﺎ را ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ داﻧﺴﺘﻪﻫﺎی ﺧﻮد در ﻣﻮرد ﺧﻮاﻧﻨﺪﺎن ﺗﻨﻈﻢ ﻨﺪ 74 - ﻓﺮﺻﺖ اراﺋﻪ ﺷﻔﺎﻫ ﺰارش ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن را از دﺳﺖ ﻧﺪﻫﺪ 75 - از اﻇﻬﺎرﻧﻈﺮﻫﺎ ﺎ ﻧﺘﺠﻪ ﺮیﻫﺎی ﺑ اﺳﺎس و ﺑﺪون ﺸﺘﻮاﻧﻪ ﺧﻮدداری ﻨﺪ 76 - ﻓﻬﺮﺳﺘ از اﺳﺎﻣ ﻫﻢ ﻤﺎنﻫﺎی ﺧﻮد را ﺑﺮای ﺗﻨﻈﻢ ﻃﺮح ﺸﻨﻬﺎدی و ﺣﻤﺎﺖ از آن ﺗﻬﻪ ﻨﺪ
77 - ﺻﺎدﻗﺎﻧﻪ از ﺧﻮد ﺳﺆال ﻨﺪ ﻪ ﺮا ﻣﻤﻦاﺳﺖ ﻃﺮح ﺸﻨﻬﺎدی ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﺖ، و ﻃﺮح دﺮ ﺑﺎﺷﺴﺖ روﺑﻪ رو ﺷﻮد 78 - ﺑﺮای ﻗﺒﻮﻻﻧﺪن ﻃﺮح ﺸﻨﻬﺎدی ﺧﻮد از ﺗﻨﻫﺎی ﻓﺮوش ﻧﺮم اﺳﺘﻔﺎده ﻨﺪ 79 - در ﺰارش ﺎ ﻃﺮح ﺧﻮد از ﻋﻨﺎوﻦ و ﺷﺮح ﺗﺼﻮﺮﻫﺎی ﻮﺎ و ﺑﺎ ﻣﻌﻨ اﺳﺘﻔﺎده کنید - اﻓﺮاد اﻦ ﻗﺴﻤﺖﻫﺎ را اول ﻣ ﺧﻮاﻧﻨﺪ
80 - در ﺻﻮرت اﻣﺎن ﻫﻤﺸﻪ اﺳﻨﺎد و ﻣﺪارک را ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﺼﺎوﺮ رﻧ، ﻧﻤﻮدار و ﺎرت ﺗﻬﻪ ﻨﺪ 81 - ﺑﺮ ﻣﺮاﺣﻞ ﺎر ﻃﺮاﺣ ﻧﻈﺎرت ﻣﺴﺘﻤﺮ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ در ﺻﻮرت ﻧﺎز ﺑﺘﻮاﻧﺪ اﺷﺎﻻت را ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ رﻓﻊ و ﺗﻮﺿﺤﺎت ﻻزم را ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ اراﺋﻪ ﻨﺪ 82 - ﻗﺒﻞ از ﺗﺼﻤﻢ ﺮی ﻧﻬﺎ در ﻣﻮرد آرم ﺷﺮﺖ، ﻧﻈﺮ اﻓﺮاد ﻣﻮﺛﻖ ﺧﺎرج از ﺳﺎزﻣﺎن را ﺟﻮﺎ ﺷﻮﺪ 83 - ﺑﺎﻧﻪﻫﺎی رﺳﺎﻟﺖ و ﺸﻢ اﻧﺪاز را ﻮﺗﺎه و ﻋﻤﻠﺎﺗ ﺑﺎن ﻨﺪ
84 - وب ﺳﺎﺖ ﺷﺮﺖﻫﺎی ﺑﺰرگ را ﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﻔﻬﻤﺪ دﺮان ﻪ ﻣ ﻨﻨﺪ 85 - از ﺎرﻣﻨﺪان رواﺑﻂﻋﻤﻮﻣ ﺑﺨﻮاﻫﺪ ﻣﻮﻗﻌﺖﻫﺎی دﺷﻮار رﺳﺎﻧﻪ ای را رﻓﻊ و رﺟﻮع ﻨﻨﺪ 86 - ﻫﻨﺎم ﺑﺮﺧﻮرد ﺑﺎ روزﻧﺎﻣﻪ ﻧﺎر ﻣﺘﺨﺎﺻﻢ ﺧﻮﻧﺴﺮدی ﺧﻮد را ﺣﻔﻆ ﻨﺪ و ﺰی ﻧﻮﺪ ﻪ رواﺑﻂ ﻋﻤﻮﻣ خوب شما خدشه دار کند
87 - اﺮ اﺧﺒﺎر ﺑﺪی ﺷﻨﺪﺪ، واﻗﻌﺖ را ﺑﺬﺮﺪ و دﺮان را ﻧﺰ ﺑﻪ ﻗﺒﻮل آن ﺗﺸﻮﻖ ﻨﺪ 88 - اﺮ ﻣﺧﻮاﻫﺪ ﻧﻈﺮ ﺑﺮﺧ روزﻧﺎﻣﻪﻫﺎ و ﻣﺠﻼت را ﺑﻪ ﺧﻮد ﺟﻠﺐ ﻨﺪ، ﻗﺒﻼً آﻧﻬﺎ را ﺑﺨﺮﺪ و ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻨﺪ 89 - ﻃﻮری ﺟﻠﻮی دورﺑﻦ و ﻣﺮوﻓﻮن ﻗﺮار ﺑﺮﺪ ﻪ ﻮ در ﻣﻘﺎﺑﻞ دوﺳﺘﺎن ﺻﻤﻤﺧﻮد ﻫﺴﺘﺪ
90 - اﺮرواﺑﻂ ﺧﻮﺑ ﺑﺎ ﻣﻄﺒﻮﻋﺎت دارﺪ، ﺑﻪ ﻧﺤﻮ اﺣﺴﻦ از آن اﺳﺘﻔﺎده ﻨﺪ 91 - ﻣﺤﺼﻮل ﺷﻤﺎ ﺑﺎﺪ ﺑﺎ وﻋﺪهﻫﺎﺘﺎن ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، در ﻏﺮ اﻦ ﺻﻮرت ﺗﺒﻠﻐﺎت ﻣﻮﻓﻘﺖ آﻣﺰ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺑﻮد 92 - آﻬﻫﺎی ﺗﺒﻠﻐﺎﺗ ﺧﻮد را ﺑﺎ ﻫﺪف اﺠﺎد ﺣﺪاﺜﺮ ﺗﺎﺛﺮ ﻣﻄﻠﻮب ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﺰی ﻨﺪ 93 – تا می توانید خلاق باشید - ﺑﺎ ﺑﻮدﺟﻪ اﻧﺪک ﻧﺰ ﻣﺗﻮاﻧﺪ ﻣﻮﻓﻖ ﺷﻮﺪ
94 - از ﻃﺮﻖ ﺗﺸﻞ ﺟﻠﺴﻪ ﺑﺎ ﻣﺼﺮفﻨﻨﺪﺎن ﻣﺗﻮاﻧﺪ ﻗﺒﻞ از اﻧﺘﺸﺎرآﻬ ﺗﺄﺛﺮ آن را ﺗﺴﺖ ﻨﺪ 95 - در ﺮدﻫﻤﺎﻫﺎی دوﺳﺘﺎﻧﻪ ﻣﺤﻂ ﺎر ﺷﺮﺖ ﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﺪ از ﺎرﻨﺎن ﺑﺎزﺧﻮرد ﻏﺮرﺳﻤ ﺑﺮﺪ 96 - ﺑﺮای اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﻨﻫﺎی رﺳﺎﻧﻪ ای ﻗﺎﺑﻞ اﺳﺘﻔﺎده در داﺧﻞ ﺳﺎزﻣﺎن از اﻓﺮاد ﺣﺮﻓﻪ ای ﻣﺸﺎوره ﺑﺮﺪ 97 - ﺑﺮای ﺟﻠﺐ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﺸﺘﺮ ﺎرﻨﺎن، آرم ﺷﺮﺖ را روی ﻠﻪ ﻟﻮازم اﻟﺘﺤﺮﺮ ﺷﺮﺖ درج ﻨﺪ 98 - ﺑﺒﻨﺪ ﺪام از ﻫﻤﺎران ﺑﺶ از ﻫﻤﻪ در ﺑﺮﻗﺮاری ارﺗﺒﺎط ﻣﻬﺎرت دارﻧﺪ 99 - اﺮ ﻣﺧﻮاﻫﺪ از ﺎرﻨﺎن ﺧﻮد ﺎﺳﺦﻫﺎی ﺻﺮﺢ و ﺻﺎدﻗﺎﻧﻪ درﺎﻓﺖ ﻨﺪ، ﺻﺮﺢ و ﺻﺎدﻗﺎﻧﻪ ﺑﺎ آﻧﻬﺎ ﺻﺤﺒﺖ ﻨﺪ
100 - ﺎﻫ اوﻗﺎت ﺑﺶ از دو ﻣﻮرد ﺷﺎﺖ در ﺧﺼﻮص ﻣﻮﺿﻮﻋ واﺣﺪ ﻣﺘﻮاﻧﺪ ﺣﺎ از ﻧﺎرﺿﺎﺘ ﻋﻤﻮﻣ ﺑﺎﺷﺪ 101 - اﺮ ﻓﻘﻂ ﺑﺎزﺧﻮرد ﻣﺜﺒﺖ ﻣﺮﺪ، اﺣﺘﻤﺎﻻً ﻫﻤﻪ ﺣﻘﺎﻖ را ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﻤ ﻮﻨﺪ. ﻣﻨﺒﻊ: ارﺗﺒﺎط ﻣﻮﺛﺮ ﻧﻮﺴﻨﺪه: راﺑﺮت ﻫﻠﺮ ﻣﺘﺮﺟﻢ: ﺳﻌﺪ ﻋﻠﻤﺮزا
35 - وﻗﺘ ﺑﺮای ﺴ ﻐﺎم ﺗﻠﻔﻨ ﻣﺬارﺪ ﺣﺘﻤﺎ در اﻧﺘﻬﺎ ﻧﺎم و ﺷﻤﺎره ﺗﻤﺎسﺧﻮد را ﻣﺠﺪداً ﺗﺮار ﻨﺪ 36 - ﻐﺎم ﺿﺒﻂ ﺷﺪه ﺑﺮروی دستگاه منشی تلفن را بنا به ضرورت عوض کنید
37 - از ﺗﻮﺻﻪ ﻣﺘﺨﺼﺼﺎن ﺑﺮای ﺑﻬﺮه ﺑﺮداری ﺑﻬﻨﻪ از ﺗﻨﻮﻟﻮژی اﻃﻼﻋﺎت(IT ) اﺳﺘﻔﺎده ﻨد 38 - ﺷﻮهﻫﺎی ﺟﺪﺪ ﺑﻬﺮه ﺑﺮداری از اﻨﺘﺮﻧﺖ را آزﻣﺎﺶ ﻨﺪ 39 – از و«ﺎﺳﺦ» e-mailﺑﺮای ﺗﺴﺮﻊ در ﺎﺳﺦ ﻮ ﺑﻪ ﺎمﻫﺎ اﺳﺘﻔﺎده ﻨﺪ 40 - ﻫﻨﺎم ﻧﻮﺷﺘﻦ ﻧﺎﻣﻪ ﺎ ﺰارش ﺧﻮاﻧﻨﺪه را پیش روی خود تصور کنید
41 - ﻧﻮﺷﺘﻦ ﺎﺳﺦﻫﺎی ﻋﺎدی و روزﻣﺮه را ﺑﻪ ﻋﻬﺪه از دﺳﺘﺎران ﺧﻮد ﺑﺬارﺪ
42 - از ﻟﻐﺎت ﺪه، ﻏﺮ ﻣﺼﻄﻠﺢ، ﺎ ﻣﺒﻬﻢ اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﺎر ﺑﺮدن اﻦ ﻗﺒﻞ ﻟﻐﺎت درک ﻣﻨﻈﻮر را ﺑﺮای ﺧﻮاﻧﻨﺪه دﺷﻮار ﻣ کند 43 - ﻗﺒﻞ از ﻧﻮﺷﺘﻦ ﻧﺎﻣﻪ ﻓﺮ ﺧﻮد را ﻧﻈﻢ ﺑﺪﻫﺪ و در ﺻﻮرت ﻟﺰوم ﺎدداﺷﺖ ﺑﻨﻮﺴﺪ 44 - دادن آزادی ﻋﻤﻞ ﺑﺶ از ﺣﺪ ﺑﻬﺘﺮ از ﺳﻠﺐ ﺑﺶ از ﺣﺪ آن اﺳﺖ 45 - از ﺗﻮﺟﻪ ﺑﺶ از اﻧﺪازه ﺎرﻨﺎن اﺟﺘﻨﺎب ﻨﺪ ﺗﺎ آﻧﻬﺎ ﻓﺮﺻﺖ اﺳﺘﻔﺎده از اﺑﺘﺎر ﻋﻤﻞ ﺧﻮد را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ 46 - اﺮ اﺣﺴﺎس ﺮدﺪ ﻪ ﻧﺤﻮه ﺗﻮﺟﻪ ﺮوژه ﻣﺆﺛﺮ ﻧﺒﻮده اﺳﺖ، ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺟﻠﺴﻪ ﺗﻮﺟﻬ دﺮ ﺗﺮﺗﺐ دﻫﺪ 47 - از ﻠﻪ ﻣﺪﻋﻮﻦ ﺑﺨﻮاﻫﺪ ﺑﺎ آﻣﺎد ﺎﻣﻞ در ﺟﻠﺴﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﻮﻧﺪ
48 - ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻪ «ﺟﻠﺴﻪ ﺧﻮب» ﺟﻠﺴﻪ ای اﺳﺖ ﻪ ﻧﺘﺎﺠ را در ﺑﺮ داﺷﺘﻪ اﺳﺖ 49 - ﺑﻪ ﺻﺤﺒﺖ ﺎرﻣﻨﺪان ﺧﻮد ﻮش دﻫﺪ. از ﻃﺮﻖ ﻣﺮﺑﺮی ﺎ ﻣﺸﺎوره ﻣﺗﻮان ﺑﻪ راه ﺣﻞﻫﺎی ﻣﻨﺎﺳﺒ ﺑﺮای رﻓﻊ ﻧﺎرﺿﺎﺘ دﺳﺖ ﺎﻓﺖ 50 - ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺸﻼت ﺎرﻣﻨﺪان ﺧﻮد ﻫﺸﺎر ﺑﺎﺷﺪ. اﻦ ﻣﺸﻼت ﺑﺮ ﻋﻤﻠﺮد آﻧﻬﺎ ﺗﺄﺛﺮ ﺬار ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺑﻮد 51 - ﻠﻪ اوراق ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ را ﻗﺒﻞ از شروع جلسه توزیع کنید
52 - اﺮ ﺟﻠﺴﻪ ای ﻋﻤﺪﺗﺎً ﺑﺮای ﺗﺼﻤﻢ ﺮی ﺗﺸﻞ ﺷﺪه اﺳﺖ، ﺳﻌ ﻨﺪ ﺣﺘﻤﺎً ﺑﻪ اﺗﺨﺎذ ﺗﺼﻤﻢ ﻣﻨﺘﻬ ﺷﻮد 53 - اﺮ ﺷﻤﺎ رﺎﺳﺖ ﺟﻠﺴﻪ را ﺑﺮ ﻋﻬﺪه دارﺪ، از اﻦ ﻣﻮﻗﻌﺖ ﺑﻪ ﻧﻔﻊ ﺧﻮد اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻨﺪ 54 - درﺻﻮرت ﻣﻘﺘﻀ از ﺷﻮﺧ و ﻣﺰاح ﺑﺮای رﺳﺪن ﺑﻪ اﺗﻔﺎق ﻧﻈﺮ اﺳﺘﻔﺎده ﻨﺪ 55 - ﺣﺘﻤﺎ ﻣﺤﺪوده زﻣﺎﻧ ﻫﺮ از ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت دﺳﺘﻮر ﺟﻠﺴﻪ را رﻋﺎﺖ ﻨﺪ 56 - ﺑﻪ ﺟﺎی ﻃﻮﻻﻧ ﺮدن ﺻﺤﺒﺖ ﺳﻌ ﻨﺪ ﺳﺨﻨرانی خود را قبل از پایان وقت خاتمه دهید
57 - ﺸﺘﺒﺎن ﻫﺎی ﻓﺰ(ﺎ ﺣﺪاﻗﻞ ذﻫﻨ )دراﺧﺘﺎر داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ در ﺻﻮرت از کارافتادن وسایل سمعی – بصری بتوانید از آنها استفاده کنید
58 - اﺮ ﺳﺆال ﺮدن از ﺷﻤﺎ روﻧﺪ ﺳﺨﻨﺮاﻧ را ﻨﺪ ﻣﻨﺪ، ﺷﻤﺎ ازﻣﺨﺎﻃﺒﺎن ﺳﺆال ﻨﺪ 59 - ﺣﺪاﺜﺮ ﺑﻦ 20 ﺗﺎ54 دﻗﻘﻪ (ﻌﻨ ﺑﻪ اﻧﺪازه داﻣﻨﻪ ﺗﻮﺟﻪ ﻓﺮد ﻣﻌﻤﻮﻟ )ﺻﺤﺒﺖ ﻨﺪ 60 - در ﺻﻮرت اﻣﺎن ﺳﺨﻨﺮان ﻣﻌﺮوف را ﺑﻪ ﺳﻤﻨﺎر یا کنفرانس دعوت کنید
61 - ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﻨﻈﻢ ﺑﺮرﺳ ﻨﺪ ﻪ آﺎ ﺎرﻨﺎن ﺷﻤﺎ آﻣﻮزشﻫﺎی ﻣﻮرد ﻧﺎز ﺧﻮد را درﺎﻓﺖ ﻣ ﻨﻨﺪ ﺎ ﺧﺮ 62 - از ﺳﺎﺮ ﻣﺪﺮان ﺑﺮﺳﺪ ﻪ آﺎ ﻣﺎﻠﻨﺪ در ﺳﻤﻨﺎر ﺻﺤﺒﺖ ﻨﻨﺪ ﺎ ﺧﺮ 63 - اﺮ ﻣﺧﻮاﻫﺪ ﻣﺤﻞ ﺟﺪﺪی را ﺑﺮای ﺑﺮﺰاری ﺳﻤﻨﺎر اﻧﺘﺨﺎب ﻨﺪ، از ﺴﺎﻧ ﻪ ﻗﺒﻼً از آن اﺳﺘﻔﺎده ﺮده اﻧﺪ ﺑﺎزﺧﻮرد ﺑﺮﺪ 64 - اﺮ ﻣ ﺧﻮاﻫﺪ « ﻓﺮوش ﻧﺮم» داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻣﻨﻈﻮر ﺧﻮد را ﺑﻪ ﺷﻞ ﺳﺆال ﻣﻄﺮح ﻨﺪ 65 - اﻋﺘﺮاﺿﺎت ﻣﺸﺘﺮﺎن ﺑﺎﻟﻘﻮه را ﺑﻪ دﻗﺖ ﻮش ﻨﺪ - ﺎه ﺳﺮﻧﺦﻫﺎ ﺑﻪ دﺳﺖ ﻣآورﺪ ﻪ ﺷﻤﺎ را در اﻣﺮ ﻓﺮوش ﻤ ﻣ کنند 66 - از از ﻫﻤﺎران ﺧﻮد ﺑﺨﻮاﻫﺪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﺗﺠﺎری ﺷﻤﺎ را ﺑﺨﻮاﻧﺪ ﺗﺎ از واﺿﺢ ﺑﻮدن آﻧﻬﺎ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺷﻮﺪ
67 - ﻫﺮ ﻓﺮوش را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺗﻤﺮﻦ ﻣﺸﺘﺮک ﻣﺎن ﺧﻮد و ﻣﺸﺘﺮی در ﻧﻈﺮ ﺑﺮﺪ
حکومت ولایتی ؛ حکومت وکالتی
با روشن شدن مطالب یاد شده ، اگر سرپرست جامعه ، سمت خود را از مردم دریافت کند تا کارهای آنان را بر اساس مصلحت و رای خودشان انجام دهد ، وکیل آنان خواهد بود و چنین حکومتی ، « حکومت وکالتی » است ؛ ولی اگر حاکم اسلامی ، سمت خود را از خداوند و اولیاء او یعنی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امامان معصوم ( علیهم السلام ) دریافت نموده باشد ، منصوب از سوی آن بزرگان ، و سرپرست و ولی جامعه خواهد بود و چنین حکومتی ، « حکومت ولایتی » است .
در حکومتی که بر اساس ولایت است ، فقیه جامع الشرایط ، نائب امام عصر ( علیه السلام ) و عهده دار همه شؤون اجتماعی آن حضرت می باشد و تا آن زمان که واجد و جامع شرایط لازم رهبری باشد ، دارای ولایت است و هرگاه همه آن شرایط یا یکی از آنها را نداشته باشد ، صلاحیت رهبری ندارد و ولایت او ساقط گشته است و او از سرپرستی امت اسلامی منعزل است و نیازی به عزل ندارد .
اما اگر حاکمی بر اساس وکالت از مردم ، اداره جامعه را در دست گیرد ، وکیل مردم است و همان گونه که مردم وکالت را به او داده اند و او را به این مقام نصب کرده اند ، عزل او از این مقام نیز به دست خود آنان است و چون عزل وکیل ، طبعا جایز است ، مردم می توانند هرگاه که بخواهند ، او را عزل کنند ؛ اگر چه هنوز شرایط لازم را دارا باشد و هیچ تخلفی از او سر نزده باشد . از سوی دیگر ، اختیارات چنین حاکمی ، اولا مربوط به انجام کارهایی است که مردم در جامعه اسلامی اختیار آنها را دارند و در کارهایی که در اختیار مردم نیست و در اختیار امام معصوم است ، حق تصرف و دخالت ندارد(2)و ثانیا در غیر این مورد نیز اختیارات او به اندازه ای است که مردم بپسندند و صلاح بدانند و لذا دایره حکومت و اختیارات او ، از جهتی مقید به زمان است و از جهت دیگر ، محدود به مواردی است که مردم مشخص کنند .
جز نظام جمهوری اسلامی ایران که مبتنی بر ولایت و رهبری الهی است ، همه حکومت های دموکراتیک و شبه دموکراتیک جهان ، حکومتی بر مدار وکالت دارند . در آن جوامع ، به دلیل بدفهمیدن دین خداوند از سویی ، و به دلیل غروری که از پیشرفت های علم تجربی حاصل گشته و علم پرستی و اومانیسم و انسان مداری رواج یافته از سوی دوم ، و نیز شهوت گرایی و لذت طلبی بی حد و حصر آنان از سوی سوم ، اساسا احساس نیازمندی به وحی الهی و هدایت انسان های معصوم منصوب از سوی خداوند وجود ندارد و آنان ، عقل خود را در ساختن جامعه ای مطلوب و رساندن انسان به سعادت نهائی کافی می دانند و به همین دلیل ، قوانین کشور را خود وضع می کنند و هر آنچه اکثر مردم بخواهند ، متن قانون خواهد شد ؛ اگر چه آن قانون ، موافق با وحی الهی نباشد . محور حکومت وکالتی ، همانا حکومت « مردم بر مردم » است ؛ یعنی حکومت آراء جامعه ( نمایندگان جامعه ) بر خود جامعه ؛ و بازگشت چنین حکومتی ، به حکومت « هوا بر هوا » خواهد بود ؛ زیرا هر چه مخالف وحی است ، هوای نفس است و مشمول کریمه « افرایت من اتخذ الهه هواه » (3)می باشد .
این نکته که در گذشته به آن اشاره شد و در فصل پنجم نیز به تفصیل از آن سخن خواهیم گفت(4)، نباید مورد غفلت قرار گیرد که در حکومت مبتنی بر ولایت فقیه ، همانند حکومت مبتنی بر ولایت پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم و امام معصوم ( علیه السلام ) ، مردم ، ولایت خدا و دین او را می پذیرند نه ولایت شخص دیگر را ؛ و تا زمانی ولایت بالعرض و نیابتی فقیه را اطاعت می کنند ، که در مسیر دستورها و احکام هدایت بخش خداوند و اجرای آنها باشد و هر زمان که چنین نباشد ، نه ولایتی برای آن فقیه خواهد بود و نه ضرورتی در پذیرش آن فقیه بر مردم ؛ و از این جهت ، ولایت فقیه و حکومت دینی ، هیچ منافاتی با آزادی انسان ها ندارد و هیچ گاه سبب تحقیر و به اسارت درآمدن آنان نمی گردد .
2 . برای توضیح بیشتر ، ر ک : ص 172 و 217 .3 . سوره جاثیه ، آیه 23 .4 . ر ک : ص 94 ، 133 ، و 254 .
منبع : کتاب ولایت فقیهُ ولایت فقاهت و عدالت - آیت الله جوادی آملی
تفاوت « ولایت » با « وکالت »
معنای ولایت و وکالت و نیز تفاوت آن دو را در چند بند ذیل می توان دریافت :
1 - هر کاری را که یک فاعل ، به صورت مستقیم و مباشرتا انجام می دهد ، یا درباره شخص خودش می باشد و یا درباره دیگری . در فرض اول ، هیچ گونه اعتبار و جعل و قراردادی از ناحیه غیر ، وجود ندارد ؛ زیرا در این صورت ، تنها رابطه فعل با فاعلش ، همان پیوند تکوینی و واقعی است و اگر فعل مزبور از سنخ کارهای تشریعی و قانونی است ، فاعل ، آن کار را به نحو اصالت ( نه ولایت و نه وکالت ) انجام می دهد . غرض آنکه ، فاعل مختار ، برای تامین نیازهای خود ، کارهایی را بدون دخالت دیگران به نحو اصالت انجام می دهد . در فرض دوم که فاعل ، کاری را مربوط به دیگری و برای تامین مصالح او انجام می دهد ، این کار ، یا بر مبنای وکالت از دیگری است و یا بر اساس ولایت بر دیگری .
2 - اگر فاعل ، کاری را بر اساس وکالت از دیگری انجام دهد ، اصالت رای و تصمیم گیری از آن همان دیگری است و حدود کار فاعل ، بستگی دارد به تشخیص موکل ( وکیل کننده ) و به محدوده وکالتی که موکل به او داده است ؛ ولی اگر فاعلی ، بر اساس ولایت بر دیگری ، کاری را برای تامین مصالح او انجام دهد ، اصالت رای و تصمیم گیری و تشخیص ، از آن خود فاعل ( ولی ) است و او بر اساس محدوده ولایتی که از ناحیه خداوند به او داده شده است عمل می کند .
3 - از آنجا که معیار تصمیم گیری در ولایت ، تشخیص ولی و سرپرست است ، اما در وکالت ، تشخیص موکل ( وکیل کننده ) معتبر است ؛ پس جمع ولایت و وکالت در مورد واحد ، ممکن نیست ؛ یعنی ممکن نیست که یک شخص ، در یک کار خاص ، هم ولی بر دیگری باشد و هم وکیل از سوی او .
4 - در مباحث گذشته گفته شد(1)که اصل اولی درباره رابطه انسان ها با یکدیگر ، « عدم ولایت » است ؛ یعنی هیچ انسانی بر انسان دیگر ولایت ندارد ؛ مگر آنکه از سوی خدای سبحان تعیین شده باشد و از اینرو ، ولایت داشتن هر انسان معصوم و یا غیرمعصوم بر انسان های دیگر ، نیازمند تعیین و جعل بی واسطه و یا بواسطه ولایت از سوی خداوند است . امامان معصوم ( علیهم السلام ) که از سوی خداوند به عنوان اولیاء جامعه بشری منصوب شده اند ، می توانند افراد واجد شرایط را از سوی خود ولی و رهبر جامعه قرار دهند که در این صورت ، منصوبین از سوی امامان معصوم ، ولایت بر جامعه اسلامی را از خداوند گرفته اند ، اما با واسطه امامان ؛ و لذا این منصوبین ، نسبت به معصومین ( علیهم السلام ) وکیلند ؛ گرچه نسبت به جامعه انسانی ، ولی ( والی ) می باشند .
5 - هر انسانی می تواند در اداره امور خود ، برخی از کارهای وکالت پذیر را به دیگری بسپارد و در این صورت ، آن شخص وکیل ، نازل منزله موکل خویش است و به جای او می نشیند و در دایره وکالتی که از او گرفته ، به انجام کارهای او می پردازد . بدیهی است که وکالت ، تنها در مواردی صورت می پذیرد که آن موارد ، به طور کامل در اختیار وکیل کننده باشد و لذا هیچ کس نمی تواند امر مشترک میان خود و دیگران را بدون اجازه از آنان ، به صورت وکالت تام و مستقل به شخص سومی تفویض نماید .
6 - نصب و تعیین ولایت ، نمی تواند همانند وکالت ، از سوی خود انسان ها باشد ؛ یعنی یک انسان عاقل و بالغ و . نمی تواند اختیار و اراده خود را به دیگری واگذار کند و بگوید من حق حاکمیت بر خود را به تو واگذار می کنم و تو را « قیم تام الاختیار » خود قرار می دهم و خود را « مسلوب الاختیار تام » می گردانم . بنابراین ، آنچه که یک شخص برای خود معین می کند ، تنها در محور وکالت و توکیل است نه در محور ولایت و تولیت .
تذکر : چون « ولایت فقیه » به معنای ولایت فقاهت یعنی ولایت مکتب تام و کامل و جامع اسلامی و الهی است ، بازگشت چنین ولایت و قیومیتی ، به ولایت خداوند و قیوم بودن اوست و مسلوب الاختیار بودن بنده در برابر خداوند ، مقام تسلیم اوست که نهایت کمال انسان محسوب می شود .
7 - یکی دیگر از تفاوت های وکالت با ولایت آن است که عقد و قرارداد وکالت ، تابع موکل است و با مرگ او برطرف می شود و وکیل نیز معزول می گردد زیرا در این حال ، دیگر کسی وجود ندارد که شخص وکیل ، جانشین او در عمل باشد اما در ولایت چنین نیست و با مرگ ولایتگذار و ناصب ( نصب کننده ) ، ولایت ولی ، نسبت به مولی علیه ، از میان نمی رود و تا ولایتگذار دیگر آن را باطل نکند ، برقرار خواهد بود و از اینجا دانسته می شود که اگر فقیه جامع الشرایط ، از سوی پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم یا یکی از امامان معصوم ( علیهم السلام ) به عنوان ولی جامعه اسلامی منصوب گردید ، این سمت ، تا آن زمان که ولایت او توسط یکی از ائمه بعدی مورد نقض و نفی قرار نگرفته باشد ، ثابت خواهد ماند و این ، بر خلاف آن مواردی است که امام معصوم ، کسی را به عنوان وکیل خود در امری قرار می دهد ؛ زیرا پس از شهادت یا رحلت آن امام معصوم ( علیه السلام ) ، آن شخص وکیل ، وکالت نخواهد داشت .
8 - شخص وکیل ، پیش از وکیل شدن از سوی دیگران ، حقی بر آنان ندارد که به موجب آن حق ، وظیفه ای برای آنان در وکالت دادن به آن شخص ایجاد شود و لذا آنان مختارند که او را وکیل خود کنند یا نکنند ؛ اما در ولایت ، شخص ولی ، پیش از آنکه مردم ولایت او را بپذیرند ، از سوی خداوند دارای حق ولایت است که چنین حق مجعول از ناحیه خداوند ، وظیفه پذیرش ولایت را بر دیگران ایجاب می کند .
1 . ر ک : ص 147 .
منبع: کتاب ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت- آیت الله جوادی آملی
درباره این سایت